آنها قهرمانند، به روزهای بد عادت ندارند؛ آیا چشمان پرز باز است؟!

مادرید فا - رئال مادرید در عین ناباوری برابر زسکا مسکو در هفته دوم رقابت های لیگ قهرمانان اروپا زمین گیر شد، با نگاهی مختصر به روند هفته های گذشته کهکشانی ها به صورت ناخودآگاه ذهنیتی منفی نسبت به رئال مادرید فصل جاری در تفکراتمان بوجود می آید، اما هنوز هم منفی بافی در ارتباط با مادریدی ها در لیگ قهرمانان اروپا سخت و غیر ممکن است، چرا که آنها آقای اروپا هستند!

متر و معیار های فلورنتینو پرز برای انتخاب جولین لوپتگی نامشخص و گنگ است، احتمالا لوئیس روبیالس می دانست که در پس دانش سرمربی تیم ملی اسپانیا چیست که حاضر شد به سادگی او را در آستانه آغاز جام جهانی 2018 روسیه برکنار کند و با فرناندو هیرو پای به این رقابت ها بگذارد؛ هنوز هم این قسمت ماجرا نامفهوم است... چرا پرز لوپتگی را برای هدایت رئال مادرید برگزید!؟ آیا او شناختی کافی داشت تا صرفا انتخابش احساسی بود؟! آیا او نمی توانست از روبیالس مشورت بگیرد؟

پدرخوانده رئال مادرید اندوهگین است! پس از سه فصل برتری در دنیای فوتبال، تیمی درمانده را در اختیار دارد، او مهربان است اما به همان میزان محبتش به پسران، خشمگین خواهد شد! چرا که دست ساخته قرن خود را همواره به تمامی فرزندانش ترجیح داده و می دهد! مشکل فقط جولین لوپتگی نیست! ساختار رئالی ها در فصل جاری کاملا با آن تیم ماجراجوی گذشته در تضاد است! بی ستاره، بی بهانه و بی انگیزه! شاید حضور منفی و ناکارآمد لوپتگی دلیلی بر افزوده شدن بحران های این روزهای کهشکانی ها باشد، تقصیرات به صورت تمام و کمال بر گردن او نیست، اما بخش عمده ای از ترسو بودن رئال مادرید دست ساخته ذهن تک بعدی اوست.

در دنیای امروز دیگر تیم بدون ستاره، یک شوخی لوس و بی مزه است! بزرگ ترین های فوتبال با چنین تئوری هرگز جرات مخالفت را نداشتند، چرا که از آینده ترسناک آن مطلع بودند؛ اما عملا دیده می شود که جولین لوپتگی با تفکراتی ضد بازیکن محوری در تلاش است که فلسفه ای سنتی را دوباره در فوتبال روز باب کند، در حالیکه از علم کافی برای آن هم برخوردار نیست تا صرفا یک نظریه پردازی بی اساس را به مرحله عملی شدن برساند! همانند یک پزشک که می خواهد عملیات تخصصی تاسیسات ساختمانی را صورت بدهد!

رئال مادرید فروپاشی دوباره ای را تجربه خواهد کرد، بهای آن با گذشت هرروز غیر قابل جبران است! پرز آیا هوشیار است؟! آیا این روزها را می بیند؟ استعداد ها در برنابئو در حال تلف شدن هستند و لوپتگی فقط معتقد به پاس های بی ارزش میان خطوط است تا ساق های درخشانی چون ماریانو روی نیمکت بمیرند و ستارگان احتمالی مد نظر باشگاه جرات ورود به رئال مادرید را به دلیل تفکرات ویرانگر لوپتگی نداشته باشند، به نظر می رسد تجربه ای همانند تجربه رافا بنیتز برای مادریدی ها تکرار شود، اما هیچ تضمینی نیست که این بیماری به نسل بعدی و نیمکت بعدی سرایت داده نشود! چرا که قرار نیست همه زیدان باشند و تمامی پایان ها خوش باشد!